نمایش نتایج: از 1 به 12 از 12

موضوع: شوهرم بداخلاق و نمک نشناسه

9078
  1. بالا | پست 1

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Nov 2019
    شماره عضویت
    42297
    نوشته ها
    5
    تشکـر
    2
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    Post شوهرم بداخلاق و نمک نشناسه

    سلام .من ۳۴ سالمه و لیسانس هنر دارم و شوهرم ۳۹ سالشه و دیپلمه. شغلش ازاده . ۶ساله ازدواج کردیم و یه دختر ۵ ساله داریم. شوهرم چند وقته خیلی بد اخلاق شده .اهل مسافرت و گردش و تفدیح نیست. حتی مهمونی ام به زور میبرمش. عصبانی میشه و هر چی دلش میخواد میگه مثلا تو به چیت مینازی ؟چرا اینقدر ادعات میشه؟ نقاشی کشیدنم مدرک میخواد ؟دلت خوشه دانشگاه رفتی؟. من اوایل فقط شنونده بودم و جوابی نمیدادم .که جروبحث بالا نگیره و اون اروم شه اما دیگه پیمانه صبرم لبریز شد و جواب میدادم. ۲سال بیکار بود تو خونه و من کار میکردم برای خرجیمون .خیلی خرید نمیکردم معمولا خودم توخونه خیاطی میکردم برای خودم و دخترم که مجبور نشیم زیاد خرج کنیم. همیشه از خیلی های دیگه عقب بودم و قدیمی تر میپوشیدم اما برام مهم نبود چون واقعا شوهرم و زندگیمو دوست داشتم. ۳تا جاری دارم اونا سالی چندبار خرید میکنن و به روزن. جدیدا میگه برو خونه بابات فک کردی بری من خیلی ناراحت میشم؟ دلیل رفتاراشو نمیدونم واقعا چرا اینقد بد دهنی میکنه . انتظار داره بعد دعوا کردن و اونهمه حرف و متلک من باهاش رابطه جنسی داشته باشم. بهش میگم تو روح منو مریض کردی چطور انتظار داری خودمو در اختیارت قرار بدم. سر هر موضوع کوچیکی دعوا راه میندازه. مشاوره نمیاد. میگه من مریض نیستم. من هم کارای خونه خودمو انجام میدم هم خونه مادر شوهرم. اشتباه کردم دوران عقدم کمک میکردم الان دیگه وظیفه شده برام. این ۴.۵سال مشترک غذا میخوریم خونه پدرشوهرم ما خدج میکنیم اونام خرج میکنن اما من دیگه خسته شدم هی از پله برم و بیام . به کارام نمیرسم چون نمیتونم دوتا خونه رو اداره کنم .وقتی ام شکایت میکنم که خسته شدم میگه تو نمک نشناسی بعد ۵سال هنوز نتونستم مجابش کنم گه دیگه جدا کنیم از پدرت. ما خودمون با پولایی که پسنداز کردیم و فروش طلا خونه ساختیم طبقه دوم خونه پدرشوهرم. خدا خودش شاهده که هیچوقت زندگی دیگرانو به رخش نکشیدم.هیچوقت نگفتم فلان چیزو میخوام چون نداشت و نمیخواستم خجالت زده بشه. الان مشکل من اینه که چرا بعد اینهمه سختی کشیدن من اینقد باید نمک نشناس باشه؟ میدونم دوستم داره اما دلیل رفتارای بدشو نمیفهمم. زندگیمو دوست دارم شوهرمم دوست دارم درسته موقع هصبانیت ازش متنفر میشم اما باز دوستش دارم. بعد عصبانیتش دلجویی میکنه معذرت خواهی میکنه اما چه فایده؟ خواهش میکنم کمکم کنین .مشاوره نمیاد. من چیکار کنم رفتارش درست شه .کمکن کنین خیلی ناراحتم. نمیخوام زندگیم تلخ شه

  2. بالا | پست 2


    عنوان کاربر
    مشاورکو یار
    تاریخ عضویت
    Oct 2019
    شماره عضویت
    42184
    نوشته ها
    14,499
    تشکـر
    380
    تشکر شده 17,518 بار در 3,264 پست
    میزان امتیاز
    19

    پاسخ : شوهرم بداخلاق و نمک نشناسه

    نقل قول نوشته اصلی توسط Mahbube64 نمایش پست ها
    سلام .من ۳۴ سالمه و لیسانس هنر دارم و شوهرم ۳۹ سالشه و دیپلمه. شغلش ازاده . ۶ساله ازدواج کردیم و یه دختر ۵ ساله داریم. شوهرم چند وقته خیلی بد اخلاق شده .اهل مسافرت و گردش و تفدیح نیست. حتی مهمونی ام به زور میبرمش. عصبانی میشه و هر چی دلش میخواد میگه مثلا تو به چیت مینازی ؟چرا اینقدر ادعات میشه؟ نقاشی کشیدنم مدرک میخواد ؟دلت خوشه دانشگاه رفتی؟. من اوایل فقط شنونده بودم و جوابی نمیدادم .که جروبحث بالا نگیره و اون اروم شه اما دیگه پیمانه صبرم لبریز شد و جواب میدادم. ۲سال بیکار بود تو خونه و من کار میکردم برای خرجیمون .خیلی خرید نمیکردم معمولا خودم توخونه خیاطی میکردم برای خودم و دخترم که مجبور نشیم زیاد خرج کنیم. همیشه از خیلی های دیگه عقب بودم و قدیمی تر میپوشیدم اما برام مهم نبود چون واقعا شوهرم و زندگیمو دوست داشتم. ۳تا جاری دارم اونا سالی چندبار خرید میکنن و به روزن. جدیدا میگه برو خونه بابات فک کردی بری من خیلی ناراحت میشم؟ دلیل رفتاراشو نمیدونم واقعا چرا اینقد بد دهنی میکنه . انتظار داره بعد دعوا کردن و اونهمه حرف و متلک من باهاش رابطه جنسی داشته باشم. بهش میگم تو روح منو مریض کردی چطور انتظار داری خودمو در اختیارت قرار بدم. سر هر موضوع کوچیکی دعوا راه میندازه. مشاوره نمیاد. میگه من مریض نیستم. من هم کارای خونه خودمو انجام میدم هم خونه مادر شوهرم. اشتباه کردم دوران عقدم کمک میکردم الان دیگه وظیفه شده برام. این ۴.۵سال مشترک غذا میخوریم خونه پدرشوهرم ما خدج میکنیم اونام خرج میکنن اما من دیگه خسته شدم هی از پله برم و بیام . به کارام نمیرسم چون نمیتونم دوتا خونه رو اداره کنم .وقتی ام شکایت میکنم که خسته شدم میگه تو نمک نشناسی بعد ۵سال هنوز نتونستم مجابش کنم گه دیگه جدا کنیم از پدرت. ما خودمون با پولایی که پسنداز کردیم و فروش طلا خونه ساختیم طبقه دوم خونه پدرشوهرم. خدا خودش شاهده که هیچوقت زندگی دیگرانو به رخش نکشیدم.هیچوقت نگفتم فلان چیزو میخوام چون نداشت و نمیخواستم خجالت زده بشه. الان مشکل من اینه که چرا بعد اینهمه سختی کشیدن من اینقد باید نمک نشناس باشه؟ میدونم دوستم داره اما دلیل رفتارای بدشو نمیفهمم. زندگیمو دوست دارم شوهرمم دوست دارم درسته موقع هصبانیت ازش متنفر میشم اما باز دوستش دارم. بعد عصبانیتش دلجویی میکنه معذرت خواهی میکنه اما چه فایده؟ خواهش میکنم کمکم کنین .مشاوره نمیاد. من چیکار کنم رفتارش درست شه .کمکن کنین خیلی ناراحتم. نمیخوام زندگیم تلخ شه
    بسم الله الرحمن الرحیم

    سلام
    چنین رفتار های از شوهر شما دال بر بیماری های درونی هستند
    که البته نیاز به درمان حظوری طی جلسه های مشاوره هست ودر بعضی مواقع نیازمند مصرف دارو
    اما اینکه میفرمایین بی اخلاق هستند وازاجتماع های مثل میهمانی ناراضی هست ویا اینکه شمارو تحقیر میکنه یا به مدرک تحصیلاتتون گیر میده به خاطر جو حاضر درمنزل هست

    اما جو حاضر چیه؟ کوتاه آمدن شما درمسائل انجام دادن کارهایی که به شما مربوط نیست مثل خرجی دادن وکمک به مادر شوهر واز همه مهم تر کوتاه آمدن دربرابر بی اعدالتی ایشون متاسفانه دختران مملکت ما با افکار پوچ مثل زندگی ام را دوست دارم آبرو داری کنم همسرم گناه داره و................. بزرگ ترین ضربه هارو به اجتماع خانواده خود میزنند
    برای مثال درزمانی که شوهرتون شغل نداشت به هر طریق که بود باید ایشون رو متقاعد ویا مجبور میکردین حتی در صورت نبودن کار باید از منزل خارج شود وجهت ارتزاق شما ودختر تون تلاش کنه

    اما حالاهم دیر نیست کاری کنید بفهمه مرد وظیفه تامین خانواده از هر لحاظ روحی جسمی جنسی مادی و.............را برعهده داره چون یکم از اول بد بار اومده ممکن اوایل با تنش مواجه بشین
    اما درصورتی که مصر باشین برای زندگیتون تلاش کنید حتما موفق خواهید شد
    درضمن دراین مسیر که قرار گرفت دست از گوشه گیری و اخلاق بد وبد دهنی برخواهد داشت فقط خودتون رو مثل قبل در کارهای که بانوع شما مخالف مثل کارکردن وخرجی دادن دخالت ندین خونه ی مادرشوهرتون رو هم دیگه بهش رسیدگی نکنید

    موفق باشین
    ویرایش توسط Saltanat : 11-03-2019 در ساعت 11:27 PM

  3. 2 کاربران زیر از Saltanat بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  4. بالا | پست 3

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Apr 2019
    شماره عضویت
    40526
    نوشته ها
    1,260
    تشکـر
    796
    تشکر شده 601 بار در 492 پست
    میزان امتیاز
    7

    پاسخ : شوهرم بداخلاق و نمک نشناسه

    نقل قول نوشته اصلی توسط Mahbube64 نمایش پست ها
    سلام .من ۳۴ سالمه و لیسانس هنر دارم و شوهرم ۳۹ سالشه و دیپلمه. شغلش ازاده . ۶ساله ازدواج کردیم و یه دختر ۵ ساله داریم. شوهرم چند وقته خیلی بد اخلاق شده .اهل مسافرت و گردش و تفدیح نیست. حتی مهمونی ام به زور میبرمش. عصبانی میشه و هر چی دلش میخواد میگه مثلا تو به چیت مینازی ؟چرا اینقدر ادعات میشه؟ نقاشی کشیدنم مدرک میخواد ؟دلت خوشه دانشگاه رفتی؟. من اوایل فقط شنونده بودم و جوابی نمیدادم .که جروبحث بالا نگیره و اون اروم شه اما دیگه پیمانه صبرم لبریز شد و جواب میدادم. ۲سال بیکار بود تو خونه و من کار میکردم برای خرجیمون .خیلی خرید نمیکردم معمولا خودم توخونه خیاطی میکردم برای خودم و دخترم که مجبور نشیم زیاد خرج کنیم. همیشه از خیلی های دیگه عقب بودم و قدیمی تر میپوشیدم اما برام مهم نبود چون واقعا شوهرم و زندگیمو دوست داشتم. ۳تا جاری دارم اونا سالی چندبار خرید میکنن و به روزن. جدیدا میگه برو خونه بابات فک کردی بری من خیلی ناراحت میشم؟ دلیل رفتاراشو نمیدونم واقعا چرا اینقد بد دهنی میکنه . انتظار داره بعد دعوا کردن و اونهمه حرف و متلک من باهاش رابطه جنسی داشته باشم. بهش میگم تو روح منو مریض کردی چطور انتظار داری خودمو در اختیارت قرار بدم. سر هر موضوع کوچیکی دعوا راه میندازه. مشاوره نمیاد. میگه من مریض نیستم. من هم کارای خونه خودمو انجام میدم هم خونه مادر شوهرم. اشتباه کردم دوران عقدم کمک میکردم الان دیگه وظیفه شده برام. این ۴.۵سال مشترک غذا میخوریم خونه پدرشوهرم ما خدج میکنیم اونام خرج میکنن اما من دیگه خسته شدم هی از پله برم و بیام . به کارام نمیرسم چون نمیتونم دوتا خونه رو اداره کنم .وقتی ام شکایت میکنم که خسته شدم میگه تو نمک نشناسی بعد ۵سال هنوز نتونستم مجابش کنم گه دیگه جدا کنیم از پدرت. ما خودمون با پولایی که پسنداز کردیم و فروش طلا خونه ساختیم طبقه دوم خونه پدرشوهرم. خدا خودش شاهده که هیچوقت زندگی دیگرانو به رخش نکشیدم.هیچوقت نگفتم فلان چیزو میخوام چون نداشت و نمیخواستم خجالت زده بشه. الان مشکل من اینه که چرا بعد اینهمه سختی کشیدن من اینقد باید نمک نشناس باشه؟ میدونم دوستم داره اما دلیل رفتارای بدشو نمیفهمم. زندگیمو دوست دارم شوهرمم دوست دارم درسته موقع هصبانیت ازش متنفر میشم اما باز دوستش دارم. بعد عصبانیتش دلجویی میکنه معذرت خواهی میکنه اما چه فایده؟ خواهش میکنم کمکم کنین .مشاوره نمیاد. من چیکار کنم رفتارش درست شه .کمکن کنین خیلی ناراحتم. نمیخوام زندگیم تلخ شه
    سلام
    اینطور که میفرمایین شوهرتون چندوقته بداخلاق شده
    رفتاراش عوض شدن گیر میده
    تندی میکنه
    میگه برو خونه بابات و..

    ایا این رفتارها مربوط به اخیره؟

    سالهای قبل چطور بود ایشون؟

    این رفتارها میتونه معانی مختلفی داشته باشه اما ایا احتمال حضور نفر سوم رو نمیدین؟

    شما روی پایه خونه پدرشوهرتون یه طبقه مستقل ساختین
    درسته؟

    خب ایا اون واحد الان تکمیل شده و قابل استفاده س؟

    اگه هست ایا چه مانعی وجود داره که همسرتون نمیخواد برین خونه خودتون؟

    بهرحال فعلا دوتا چیز ارزشمند وجود داره
    یکی پشیمانیهای ایشون بعد از بدرفتاریها و یکی هم علاقه شما به ایشون
    اینها انگیزه های خوبی واسه حل مشکلات و اصلاح روابط شما هستن

    اگه مطمئنین احتمال خیانت در کار نیست پس به احتمال قوی با مستقل شدن و رفتنتون به طبقه دوم خیلی از مشکلات حل میشن

    زن و شوهر باید با همدیگه تنها باشن و یه فضای کاملا مستقل و پرایوت در اختیارشون باشه

    زندگی زن و شوهر در کنار پدرشوهر یا پدرزن و.. اصلا جور درنمیاد و استاندارد نیست
    الان دیگه عصر ناصرالدین شاه نیست که یه طایفه ۲۰ نفری داخل یه خونه بزرگ زندگی میکردن!
    زندگی شما در کنار خانواده شوهرتون هم باعث سلب مطلق استقلال شما هم باعث مداخله های احتمالی اونها در بحثهاتون هم باعث سلب ارامش شما دو نفر میشن

    اینکه میگین شوهرتون اهل تفریح و گردش و.. نیست ایا از اول اینطور بود؟
    کلا ایشون ادم درونگرا و کم حرف و گوشه گیریه؟
    یا تمایل به بیرون رفتن با شما نداره؟
    امضای ایشان
    به طبیعت بگو حواسش جمع باشد

    اگرچه کلی دیر ای تقدیر

    اما با دستان و شاخهایم امده‌ام!

    اما بخاطر جنگ جنى با حيواناتت به سركردگی سگی ت

    مجبور شده ام سُم به پاى شعرم بكوبم

    شاخ دراورده باشد هنر

    و دُمى بافته ام در اخر مغزم

    چون جنگ حیوان با حیوان زبان مشترک میخواست

  5. بالا | پست 4

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Mar 2015
    شماره عضویت
    14030
    نوشته ها
    5,877
    تشکـر
    725
    تشکر شده 3,402 بار در 1,916 پست
    میزان امتیاز
    16

    پاسخ : شوهرم بداخلاق و نمک نشناسه

    سلام به نظرم غده حسادت شوهرتون تحریک شده و ایشون حس میکنن از شما پایین تر هستند و به قولی دوست دارند الکی بهتون گیر بدن

  6. بالا | پست 5

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Nov 2019
    شماره عضویت
    42297
    نوشته ها
    5
    تشکـر
    2
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : شوهرم بداخلاق و نمک نشناسه

    نقل قول نوشته اصلی توسط saltanat نمایش پست ها
    بسم الله الرحمن الرحیم

    سلام
    چنین رفتار های از شوهر شما دال بر بیماری های درونی هستند
    که البته نیاز به درمان حظوری طی جلسه های مشاوره هست ودر بعضی مواقع نیازمند مصرف دارو
    اما اینکه میفرمایین بی اخلاق هستند وازاجتماع های مثل میهمانی ناراضی هست ویا اینکه شمارو تحقیر میکنه یا به مدرک تحصیلاتتون گیر میده به خاطر جو حاضر درمنزل هست

    اما جو حاضر چیه؟ کوتاه آمدن شما درمسائل انجام دادن کارهایی که به شما مربوط نیست مثل خرجی دادن وکمک به مادر شوهر واز همه مهم تر کوتاه آمدن دربرابر بی اعدالتی ایشون متاسفانه دختران مملکت ما با افکار پوچ مثل زندگی ام را دوست دارم آبرو داری کنم همسرم گناه داره و................. بزرگ ترین ضربه هارو به اجتماع خانواده خود میزنند
    برای مثال درزمانی که شوهرتون شغل نداشت به هر طریق که بود باید ایشون رو متقاعد ویا مجبور میکردین حتی در صورت نبودن کار باید از منزل خارج شود وجهت ارتزاق شما ودختر تون تلاش کنه

    اما حالاهم دیر نیست کاری کنید بفهمه مرد وظیفه تامین خانواده از هر لحاظ روحی جسمی جنسی مادی و.............را برعهده داره چون یکم از اول بد بار اومده ممکن اوایل با تنش مواجه بشین
    اما درصورتی که مصر باشین برای زندگیتون تلاش کنید حتما موفق خواهید شد
    درضمن دراین مسیر که قرار گرفت دست از گوشه گیری و اخلاق بد وبد دهنی برخواهد داشت فقط خودتون رو مثل قبل در کارهای که بانوع شما مخالف مثل کارکردن وخرجی دادن دخالت ندین خونه ی مادرشوهرتون رو هم دیگه بهش رسیدگی نکنید

    موفق باشین
    ممنون از پاسخدهی سریعتون. خودمم مقصر هستم و کوتاه اومدم جاهایی که نباید کوتاه میومدم. اما خانواده شوهرم هم طرفداری میکنن از من و حرفهام اما من دوست دارم اخلاقش خوب بشه. البته هیچوقت جلوی دخترمون بحثو دعوا نمیکنیم. خیلی سعی کردم مشاوره ببرمش اما اصلا راضی نمیشه بیاد.

  7. بالا | پست 6

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Nov 2019
    شماره عضویت
    42297
    نوشته ها
    5
    تشکـر
    2
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : شوهرم بداخلاق و نمک نشناسه

    نقل قول نوشته اصلی توسط delvapas2000 نمایش پست ها
    سلام
    اینطور که میفرمایین شوهرتون چندوقته بداخلاق شده
    رفتاراش عوض شدن گیر میده
    تندی میکنه
    میگه برو خونه بابات و..

    ایا این رفتارها مربوط به اخیره؟

    سالهای قبل چطور بود ایشون؟

    این رفتارها میتونه معانی مختلفی داشته باشه اما ایا احتمال حضور نفر سوم رو نمیدین؟

    شما روی پایه خونه پدرشوهرتون یه طبقه مستقل ساختین
    درسته؟

    خب ایا اون واحد الان تکمیل شده و قابل استفاده س؟

    اگه هست ایا چه مانعی وجود داره که همسرتون نمیخواد برین خونه خودتون؟

    بهرحال فعلا دوتا چیز ارزشمند وجود داره
    یکی پشیمانیهای ایشون بعد از بدرفتاریها و یکی هم علاقه شما به ایشون
    اینها انگیزه های خوبی واسه حل مشکلات و اصلاح روابط شما هستن

    اگه مطمئنین احتمال خیانت در کار نیست پس به احتمال قوی با مستقل شدن و رفتنتون به طبقه دوم خیلی از مشکلات حل میشن

    زن و شوهر باید با همدیگه تنها باشن و یه فضای کاملا مستقل و پرایوت در اختیارشون باشه

    زندگی زن و شوهر در کنار پدرشوهر یا پدرزن و.. اصلا جور درنمیاد و استاندارد نیست
    الان دیگه عصر ناصرالدین شاه نیست که یه طایفه ۲۰ نفری داخل یه خونه بزرگ زندگی میکردن!
    زندگی شما در کنار خانواده شوهرتون هم باعث سلب مطلق استقلال شما هم باعث مداخله های احتمالی اونها در بحثهاتون هم باعث سلب ارامش شما دو نفر میشن

    اینکه میگین شوهرتون اهل تفریح و گردش و.. نیست ایا از اول اینطور بود؟
    کلا ایشون ادم درونگرا و کم حرف و گوشه گیریه؟
    یا تمایل به بیرون رفتن با شما نداره؟
    ممنونم از راهنماییتون. بله کاملا مربوط به تازگی هاست قبلا هم اختلاف نظر و سلیقه بود اما توهین نبود . خونمون کامل هست میگه بابام و مامانم تنهان گناه دارن. واینکه از لحاظ نفر سومی میدونم که نیست چون اصلا اهل بیرون رفتن نیست . اهل شبکه های اجتماعی نیست و کلا دوست داره وقت بیکاریش تو خونه و پیش ما باشه.و از اول هم خیلی اهل مسافرت نبود و گوشه گیر هم نیست اتفاقا خوب صحبت میکنه اخلاقش هم خوبه با بقبه. فقط دلیل زود از کوره در رفتنش رو نمیفهمم .حاضر نیست مشاوره هم بیاد

  8. بالا | پست 7


    عنوان کاربر
    مشاورکو یار
    تاریخ عضویت
    Oct 2019
    شماره عضویت
    42184
    نوشته ها
    14,499
    تشکـر
    380
    تشکر شده 17,518 بار در 3,264 پست
    میزان امتیاز
    19

    پاسخ : شوهرم بداخلاق و نمک نشناسه

    نقل قول نوشته اصلی توسط Mahbube64 نمایش پست ها
    ممنون از پاسخدهی سریعتون. خودمم مقصر هستم و کوتاه اومدم جاهایی که نباید کوتاه میومدم. اما خانواده شوهرم هم طرفداری میکنن از من و حرفهام اما من دوست دارم اخلاقش خوب بشه. البته هیچوقت جلوی دخترمون بحثو دعوا نمیکنیم. خیلی سعی کردم مشاوره ببرمش اما اصلا راضی نمیشه بیاد.
    سلام
    اینکه خیلی خوبه که جلو دخترتون بحث ندارین این یعنی ارکان خانواده شما محکمه که دخترتون از نارضایتی هاتون خبر دار نمیشه
    ویه امتیاز دیگه این که خانواده شوهر درکنار شما هستن

    پس من اینو به شما اطمینان میدهم که شوهر شما به کسی غیراز شما وابسطه نیست اما نارضایتی هایی که توی زندگی هست ممکنه به خاطر دو عامل یا ترکیب دوعامل باشه اولی دست تنگی همسر شما ودوم مشکل های شناختی یعنی همسر شما آگاه نیست وشناخت نداره که شما چقدر احساساتی ولطیف هستین واگر میدونه نحوه برخورد با این موضوع رو بلد نیست برای همینه که زود ناراحت میشه از کرده خودش والبته ایشون هم فکر کنم اخلاق های مردانه واحساسات مردانه قوی دارند که یکم اخلاق تند بروز میدهند

    اما با شرایط فعلی دیگه نیاز نیست که همسر شما به دکتر یا مشاور رجوع کنه شما خودت برو پیش مشاور وبگو همسرم به احساسات من شناختی نداره وایشون یکم مردونه هستند ومن احساسی مشاور به شما میگه باید چیکار کنین وچطور همسرتون رو آموزش بدین

    منظورم از مشکل های شناختی به لحاظ پزشکی نیست که شامل یک سری بیماری واختلالات ذهنی هست منظورم صرفا به خود کلمه شناختی وریشه کلمه که درشناختن هست اطلاق میشه
    ویرایش توسط Saltanat : 11-05-2019 در ساعت 01:53 AM

  9. 2 کاربران زیر از Saltanat بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  10. بالا | پست 8

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Apr 2019
    شماره عضویت
    40526
    نوشته ها
    1,260
    تشکـر
    796
    تشکر شده 601 بار در 492 پست
    میزان امتیاز
    7

    پاسخ : شوهرم بداخلاق و نمک نشناسه

    نقل قول نوشته اصلی توسط Mahbube64 نمایش پست ها
    ممنونم از راهنماییتون. بله کاملا مربوط به تازگی هاست قبلا هم اختلاف نظر و سلیقه بود اما توهین نبود . خونمون کامل هست میگه بابام و مامانم تنهان گناه دارن. واینکه از لحاظ نفر سومی میدونم که نیست چون اصلا اهل بیرون رفتن نیست . اهل شبکه های اجتماعی نیست و کلا دوست داره وقت بیکاریش تو خونه و پیش ما باشه.و از اول هم خیلی اهل مسافرت نبود و گوشه گیر هم نیست اتفاقا خوب صحبت میکنه اخلاقش هم خوبه با بقبه. فقط دلیل زود از کوره در رفتنش رو نمیفهمم .حاضر نیست مشاوره هم بیاد
    در مورد عدم علاقه ایشون به مسافرت و تفریحات بیرون که جزو روحیاتشه و چندان هم قابل تغییر نیست
    بعضیها اینطور روحیه ای دارن و اگه کسی واسش مسافرت و مدام بیرون رفتن خیلی مهم باشه قبل از ازدواج این مساله رو لحاظ میکنه

    من حتی موردی دیدم که کیس ازدواج رو به همین خاطر رد کرد!

    درهرحال مشکل اصلی فعلا اخلاق ایشون و تندخوییهای ناگهانیش و عدم استقلال شماست

    در مورد عصبیتهای ایشون که میگین زود از کوره درمیره ایا معمولا چه حرفهایی زده میشه که ایشون ناگهان بر شما طغیان میکنه؟
    شما چی میگین؟ ایشون چی میگه؟
    ببینین خیلی مهمه که چه دیالوگهایی رد و بدل میشن که به تنش و دعوا کشیده میشه
    اگه‌ این مساله دقیقا فهمیده بشه میشه تا حد زیادی جلوشو گرفت

    واقعیت اینه که هر ادمی یکسری خط قرمزهایی داره و بعضیها که کنترل عصبی کمتری دارن درین مواقع به سرعت خشم میگیرن و تند و تیز برخورد میکنن
    ایا شما به خط قرمزهای ایشون طعنه یا کنایه ای میزنین و حرفهایی که خوشایندش نیست بر زبون میارین؟
    یا که ایشون سر موضوعات کاملا معمولی و روتین ناگهان خشمگین میشه و تند صحبت میکنه؟

    اگه حالت اول باشه میشه با یک مقدار دقت و مهارت مشکل رو حل کرد
    اما اگه حالت دوم باشه قطعا و حتما ایشون نیاز به مراجعه به مشاور داره و اگه نپذیره یعنی به خودش و شما ستم بزرگی کرده

    در مورد مستقل شدن هم ایا امکانش هست شوهرتون و برادرهاش پول رویهم بزارن و یه پرستار مطمئن واسه پدر و مادر شوهرتون بگیرن؟

    اینکه شما نقش ندیم و پرستار رو براشون ایفا کنین ظلم در حق شماست
    هرکسی در مورد پدر و مادر خودش یکسری وظایف داره اما در قبال پدر و مادر همسرش خیر!
    تنها وظیفه شما در مقابل پدر مادر ایشون رعایت ادب کلامی هست
    اونهم به احترام سن اونها وگرنه موظف به پرستاری و جبران تنهایی اونها نیستین

    اوردن پرستار مورد اطمینان بهترین و عقلانیترین شیوه هستش
    همونقدر که سپردن پدر و مادر به خانه سالمندان کار زشت و ناپسندیه تحمیل فشار بر فرزندان و مخصوصا عروسها یا دامادها برا پرستاری و همدمی کردن اونها هم کار زشت و ناپسندیه و در حقیقت جفاست!

    در مورد هزینه جمعی و اوردن پرستار مورد اطمینان تابحال با همسرتون صحبت کردین؟
    امضای ایشان
    به طبیعت بگو حواسش جمع باشد

    اگرچه کلی دیر ای تقدیر

    اما با دستان و شاخهایم امده‌ام!

    اما بخاطر جنگ جنى با حيواناتت به سركردگی سگی ت

    مجبور شده ام سُم به پاى شعرم بكوبم

    شاخ دراورده باشد هنر

    و دُمى بافته ام در اخر مغزم

    چون جنگ حیوان با حیوان زبان مشترک میخواست

  11. بالا | پست 9

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Nov 2019
    شماره عضویت
    42297
    نوشته ها
    5
    تشکـر
    2
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : شوهرم بداخلاق و نمک نشناسه

    نقل قول نوشته اصلی توسط saltanat نمایش پست ها
    سلام
    اینکه خیلی خوبه که جلو دخترتون بحث ندارین این یعنی ارکان خانواده شما محکمه که دخترتون از نارضایتی هاتون خبر دار نمیشه
    ویه امتیاز دیگه این که خانواده شوهر درکنار شما هستن

    پس من اینو به شما اطمینان میدهم که شوهر شما به کسی غیراز شما وابسطه نیست اما نارضایتی هایی که توی زندگی هست ممکنه به خاطر دو عامل یا ترکیب دوعامل باشه اولی دست تنگی همسر شما ودوم مشکل های شناختی یعنی همسر شما آگاه نیست وشناخت نداره که شما چقدر احساساتی ولطیف هستین واگر میدونه نحوه برخورد با این موضوع رو بلد نیست برای همینه که زود ناراحت میشه از کرده خودش والبته ایشون هم فکر کنم اخلاق های مردانه واحساسات مردانه قوی دارند که یکم اخلاق تند بروز میدهند

    اما با شرایط فعلی دیگه نیاز نیست که همسر شما به دکتر یا مشاور رجوع کنه شما خودت برو پیش مشاور وبگو همسرم به احساسات من شناختی نداره وایشون یکم مردونه هستند ومن احساسی مشاور به شما میگه باید چیکار کنین وچطور همسرتون رو آموزش بدین

    منظورم از مشکل های شناختی به لحاظ پزشکی نیست که شامل یک سری بیماری واختلالات ذهنی هست منظورم صرفا به خود کلمه شناختی وریشه کلمه که درشناختن هست اطلاق میشه
    باز عم سپاس از لطفتون که اینقد خوب و روان توضیح دادین. من خودم بهش گفتم که از چه رفتار هایی بدم میاد و چه چیزهایی خوشحالم میکنه اما بازم فراموش میکنه. مثلا تولد یا سالگرد ازدواجمون رو یادش عست اما هیچ وقت کادو نمیخره و همیشه زبانی میگه و میگه من بلد نیستم کادو بخرم خودت پول بردار و برای خودت چیزی بخر اما من دوست ندارم.

  12. بالا | پست 10

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Nov 2019
    شماره عضویت
    42297
    نوشته ها
    5
    تشکـر
    2
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : شوهرم بداخلاق و نمک نشناسه

    نقل قول نوشته اصلی توسط delvapas2000 نمایش پست ها
    در مورد عدم علاقه ایشون به مسافرت و تفریحات بیرون که جزو روحیاتشه و چندان هم قابل تغییر نیست
    بعضیها اینطور روحیه ای دارن و اگه کسی واسش مسافرت و مدام بیرون رفتن خیلی مهم باشه قبل از ازدواج این مساله رو لحاظ میکنه

    من حتی موردی دیدم که کیس ازدواج رو به همین خاطر رد کرد!

    درهرحال مشکل اصلی فعلا اخلاق ایشون و تندخوییهای ناگهانیش و عدم استقلال شماست

    در مورد عصبیتهای ایشون که میگین زود از کوره درمیره ایا معمولا چه حرفهایی زده میشه که ایشون ناگهان بر شما طغیان میکنه؟
    شما چی میگین؟ ایشون چی میگه؟
    ببینین خیلی مهمه که چه دیالوگهایی رد و بدل میشن که به تنش و دعوا کشیده میشه
    اگه‌ این مساله دقیقا فهمیده بشه میشه تا حد زیادی جلوشو گرفت

    واقعیت اینه که هر ادمی یکسری خط قرمزهایی داره و بعضیها که کنترل عصبی کمتری دارن درین مواقع به سرعت خشم میگیرن و تند و تیز برخورد میکنن
    ایا شما به خط قرمزهای ایشون طعنه یا کنایه ای میزنین و حرفهایی که خوشایندش نیست بر زبون میارین؟
    یا که ایشون سر موضوعات کاملا معمولی و روتین ناگهان خشمگین میشه و تند صحبت میکنه؟

    اگه حالت اول باشه میشه با یک مقدار دقت و مهارت مشکل رو حل کرد
    اما اگه حالت دوم باشه قطعا و حتما ایشون نیاز به مراجعه به مشاور داره و اگه نپذیره یعنی به خودش و شما ستم بزرگی کرده

    در مورد مستقل شدن هم ایا امکانش هست شوهرتون و برادرهاش پول رویهم بزارن و یه پرستار مطمئن واسه پدر و مادر شوهرتون بگیرن؟

    اینکه شما نقش ندیم و پرستار رو براشون ایفا کنین ظلم در حق شماست
    هرکسی در مورد پدر و مادر خودش یکسری وظایف داره اما در قبال پدر و مادر همسرش خیر!
    تنها وظیفه شما در مقابل پدر مادر ایشون رعایت ادب کلامی هست
    اونهم به احترام سن اونها وگرنه موظف به پرستاری و جبران تنهایی اونها نیستین

    اوردن پرستار مورد اطمینان بهترین و عقلانیترین شیوه هستش
    همونقدر که سپردن پدر و مادر به خانه سالمندان کار زشت و ناپسندیه تحمیل فشار بر فرزندان و مخصوصا عروسها یا دامادها برا پرستاری و همدمی کردن اونها هم کار زشت و ناپسندیه و در حقیقت جفاست!

    در مورد هزینه جمعی و اوردن پرستار مورد اطمینان تابحال با همسرتون صحبت کردین؟
    پرر و مادرش کاملا از پس کارهای خودشون بر میان و اونقدر فرتوت نشدن که به کسی احتیاج داشته باشن. اما من واقعا نمیرسم به دوتا خونه. هم به دخترم. دلم میخواد تو خونه خودم باشم اما انگار دلش نمیخواد

  13. بالا | پست 11


    عنوان کاربر
    مشاورکو یار
    تاریخ عضویت
    Oct 2019
    شماره عضویت
    42184
    نوشته ها
    14,499
    تشکـر
    380
    تشکر شده 17,518 بار در 3,264 پست
    میزان امتیاز
    19

    پاسخ : شوهرم بداخلاق و نمک نشناسه

    نقل قول نوشته اصلی توسط Mahbube64 نمایش پست ها
    باز عم سپاس از لطفتون که اینقد خوب و روان توضیح دادین. من خودم بهش گفتم که از چه رفتار هایی بدم میاد و چه چیزهایی خوشحالم میکنه اما بازم فراموش میکنه. مثلا تولد یا سالگرد ازدواجمون رو یادش عست اما هیچ وقت کادو نمیخره و همیشه زبانی میگه و میگه من بلد نیستم کادو بخرم خودت پول بردار و برای خودت چیزی بخر اما من دوست ندارم.
    خواهرم شما به عنوان یک هنر شناس با طریقه آموزش های روانشناسی آشنا نیستی باید طی جلسه یا جلسات اینو یاد بگیری وبه شوهرت انتقال بدی همونطور که قبلا گفتم شوهرت واقعا بلد نیست وهمینطور خجالت هم میکشه از این کارها وشاید به عنوان یک مرد برای خودش یک سری مشکلات داره
    مثلاً برای شوهرت حائز اهمیته که به خوراک وپوشاک ومسکن شما توجه کنه وبرای تامین شما این مشکل فکری رو داره
    براهمین ممکنه درجریان این مشکلات فکری و این مسئولیت ها احساسات رو به اولویت های چهارم وپنجم سپرده باشه
    ویرایش توسط Saltanat : 11-06-2019 در ساعت 02:27 AM

  14. کاربران زیر از Saltanat بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  15. بالا | پست 12

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Apr 2019
    شماره عضویت
    40526
    نوشته ها
    1,260
    تشکـر
    796
    تشکر شده 601 بار در 492 پست
    میزان امتیاز
    7

    پاسخ : شوهرم بداخلاق و نمک نشناسه

    نقل قول نوشته اصلی توسط Mahbube64 نمایش پست ها
    پرر و مادرش کاملا از پس کارهای خودشون بر میان و اونقدر فرتوت نشدن که به کسی احتیاج داشته باشن. اما من واقعا نمیرسم به دوتا خونه. هم به دخترم. دلم میخواد تو خونه خودم باشم اما انگار دلش نمیخواد
    افراد مسن حتی اگه فرتوت نشده باشن و از پس کارای خودشون بربیان ترجیحا بهتره پرستار داشته باشن چون خطر حملات مغزی و قلبی بیشتر از دیگران تهدیدشون میکنه
    اما شما ازین بابت هیچ وظیفه و مسوولیتی ندارین
    این مساله باید فقط دغدغه فرزندان خودشون باشه

    میتونین با این احوالات به شوهرتون پیشنهاد بدین پرستار واسشون بگیرن

    و البته شما اگرم مستقل بشین فاصله چندانی با اونها ندارین
    مگه نمیگین خونه تونو روی طبقه پدرشوهرتون ساختین؟

    خب روزی یکی دوبار میتونین بهشون سر بزنین بااینکه همینم ظلم در حق شماست
    اما بازم بهتر از زندگی در کنار اونهاست

    اصلا این دوره زمانه زندگی جمعی باب پسند هیچکسی نیست

    من نمیفهمم رفتن به طبقه بالا اشکالش چیه وقتی انقدر میتونین به اونها نزدیک باشین و حتی روزی چندبار بشون سر بزنین؟!
    امضای ایشان
    به طبیعت بگو حواسش جمع باشد

    اگرچه کلی دیر ای تقدیر

    اما با دستان و شاخهایم امده‌ام!

    اما بخاطر جنگ جنى با حيواناتت به سركردگی سگی ت

    مجبور شده ام سُم به پاى شعرم بكوبم

    شاخ دراورده باشد هنر

    و دُمى بافته ام در اخر مغزم

    چون جنگ حیوان با حیوان زبان مشترک میخواست

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

لیست کاربران دعوت شده به این موضوع

کلمات کلیدی این موضوع

© تمامی حقوق برای مشاورکو محفوظ بوده و هرگونه کپی برداري از محتوای انجمن پيگرد قانونی دارد